-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 18 فروردینماه سال 1388 16:42
زبانم را نمیفهمی نگاهم را نمیبینی زاشکم بی خبر ماندی وآهم را نمیبینی سخن ها خفته در چشمم نگاهم صد زبان دارد سیه چشما!مگر طرز نگاهم را نمیبینی گناهم چیست جز دوری تو روی ازمن چه می پوشی مگر ای ماه!چشم بیگناهم رانمیبینی؟
-
چشمانم
دوشنبه 17 فروردینماه سال 1388 12:46
این شب ها چشم های من خسته است گاهی اشک ، گاهی انتظار این سهم چشم های من است
-
سلام
دوشنبه 17 فروردینماه سال 1388 12:07
خوب با سلام به دوستانی که بهم سر میزنن امیدوارم بتونم مطالب مفیدی تو وب بزارم